تلویزیون روی شبکه خبر متوقف شده بود.
یه نوار مشکی گوشه تصویر به چشم میخورد.
با تعجب گفتم: کی مرده؟
در جواب شنیدم «شهیدشون کردن»
صفحه نمایش پشت سر گوینده خبر، تصویر سپهبد سلیمانی رو نشون میداد.
نمیخواستم باور کنم!
با صدای بلندتر پرسیدم: کیا رو؟!
جوابی نیومد.
به چهره هاشون زل زدم. نگاهشون به من نبود. التماس توی چشمام رو ندیدن.
دوباره چشم دوختم به صفحه تلویزیون.
با وحشت گفتم: سردار سلیمانی؟؟!!
و باز هم جوابی نشنیدم.
حس کردم دیگه بی پشت و پناه شدم
انگار پدری از دست رفته باشه.
شهد شیرین شهادت گوارای وجودت باد ژنرال سلیمانی
برای رفتن زود بود حاج قاسم.
درباره این سایت